نازیتا نفس مامان نازیتا نفس مامان ، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 2 روز سن داره

خاطرات کودکی نازیتا

اولین هدیه روز پدر

1393/2/23 13:15
نویسنده : مامان مهدیه
362 بازدید
اشتراک گذاری

دخملی توی مهد یه نقاشی کشید برای بابای.وقتی من اومدم دنبالت با خوشحالی بهم نشون دادی و گفتی میخام به بابا بگم روزت مبارک.آرام

وقتی بابای اومد گفتی بابا جون خانم مربی گفته بگم روزت مبارک. خوب اینهم یه مدل تبریک دیگهخنده(این هم از اولین هدیه نازیتا به باباش : یه نقاشی)خندونک

جدیدنا صبح که میبرمت مهد یه خورده نق میزنی که من نرم خونه و باشم برعکس روزهای اول .حتما" باید الهام جون (خانم مربی) بغلت کنه تا بری توی مهد . وقتی میام دنبالت میگی مامانی دلم برات تنگ شده.الهی من قربون دختر با محبتم بشم.محبت

راستی یه کلمه جدید به ظرف غذا میگی...قرض صفاخنده

و اما شعر مهد

یه نصفه ی کلوچه               افتاده بود تو کوچه      (  کلوچه.......کوچوله)

مورچه ها اونو دیدن              براش یه صف کشیدن

پس همه باهم شدن             زیاد شدن کم شدن

داد میزدن که اخ جون             آذوقه ی زمستون

این هم از عکسهای این چند روزهتشویق

                                     نازیتا جون میخاد بره مهمانی منتظره ماشینه متنظر  

پسندها (4)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (4)

خديجه
24 اردیبهشت 93 8:04
سلام من بطور اتفاقي با وبلاگ شما آشنا شدم دختر خيلي نازي داريد خدا حفظش كنه راستي من همشهري شما هستم اگه اشتباه نكنم (از عكسهاي پارك مادر و پيتزا دلف فهميدم )
مامان مهدیه
پاسخ
مرسی نظر لطفتونه عزیزم
صفورا مامان آوا
24 اردیبهشت 93 13:22
ممنون که به ما سر زدین دخترتون خیلی نازه از آشناییتون خوشبختم
مامان مهدیه
پاسخ
مرسی عزیزم لطف دارید
مامان تینا
24 اردیبهشت 93 16:05
سلام گلم ممنون که به ما سرزدید دختر خیلی نازی دارید خدا حفظش کنه ما هم با افتخار شما رو لینک کردیم
مامان مهدیه
پاسخ
مرسی عزیزم لطف دارین
مامان فتانه
24 اردیبهشت 93 21:08
افرین چه نقاشی قشنگی کشیدی...چه عکسای قشنگی