شیطنت
مامانی مچتو گرفت......میگی مامانی میخام خوشگل بشم (تو خودت خوشگلی گلم)
این هم عکسهای بعد از حمام.......
همیشه دوست داری همراه بابای بری حمام چون با بابا خیلی آب بازی میکنی ولی با من نه من فقط میخام بشورمت تو هم همش نق میزنی
دیشب همراه باباجون ومادرجون رفتیم خونه دایی مرتضی خیلی اونجا بازی کردی همش تو حیاط تاب بازی میکردی (این هم از عکسهای ستایش و محمد طاها جون )
دختره نازم بازی با پازل خیلی دوست دارهسرگرمیت همیشه بازی با پازل هست این هم از عکسهاش...نازیتا وفاطمه جون(دختر عمو)مشغول بازی
امشب(93.1.9)عمو جواد با خانواده اومدن خونه ما تولد دخترشون فاطمه بود هم عید دیدنی بود وهم تولد خیلی بهت خوش گذشت وقتی که داشتن میرفتن گریه میکردی که نرن
این هم از عکسهاش
کلمات اشباهی که نازیتا تلفظ میکنه:
آیدین....................آنی
یوسفی..................اوفوسی
آقاجون.......................آجون
پله..............................لپه
آسمون......................آمسون
خاله فرخنده..................خاله فندوقه
جاروبرقی........................جوق ی ی
نوشابه..............................شوشابه
گردنبند.................................گبدن
نفس..................................نسف زن عمو..............................زمنو عدس.................................صدف
فعلا" همینا یادم بود. البته بعضی ها رو یاد گرفتی بعضی هم هنوز تلفظ میکنی
سر گرم کامپوتر بودم اصلا" حواسم بهت نبود اومدم دیدم خوابیدیالهی مامان فدات بشه
البته اینجوری نبودی روی مبل نشسته خوابت برد گذاشتمت روی تخت (راستی این گردنبند عیدی مامان و باباجون هست)
تو که خواب بودی خونه ساکت بود اصلا" این سکوت رو دوست نداشتم بعضی وقتها شیطنت اسیم میکنه ولی اگه نباشی هم دوست ندارم .یه جورایی شیطنت وسروصدات شیرینی زندگیمونه.