دخترم داداش میخواد
سلام به روی ماه دخترم .وسلام به دوستای عزیزم.
دختر قشنگ من چند روزی لج کرده که من داداش میخوام .داشتم غذا درست میکردم گفتم برو تو اتاقت بازی کن میگی من تنهام نمیرم بازی نمیکنم برام یه داداشی بخر من باهاش بازی کنم .رفتی تو اتاقت درو میبندی با خودت صحبت میکردی و میگفتی اگه الان من داداش داشتم باهاش بازی میکردم بهش عروسک میدادم براش کتاب میخوندم اگه بهم میگفت کتاب داستان بده من میگفتم چشب بهش میدادم من داشتم از پشت در گوش میدادم و صداتو ضبط کردم و بعد با بابایی گوش دادیم کلی خندیدیم .بهت میگه داداشی خوب نیست اذیتت میکنه و کتاباتو پاره میکنه میگی خوب پس دختر بخر گفتم شاید بیخیال بچه بشی ولی نشدی
هنوز هم یادت نرفت همه روز بهم میگی قرار بود یه بچه برام بخرین .هر روز از خواهر و برادر نداشتت صحبت میکنی دیروز بهم میگی بچه که خریدیم بزارش تو اتاق من بخوابه پیش شما نباشه گفتم باشه
نازیتا جونم 4سال و 6ماهه
............................................................................................................
بریم سراغ عکسهای این چند روزه:
روز پدر شام رفته بودیم بیرون